سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اعترافات صادقانه5

اعتراف میکنم  بچه که بودم  البته کلاس چهارم دبستان که بودم از دبیرمون متنفر بودم چون خیلی بدرفتار بود  یکی از بچه های کلاسمون فامیلش بود فقط با اون خوش رفتار بود !!! منم که دل خوشی ازش نداشتم  به مامانم گفتم و مامانم اومد یه دعوای حسابی باهاش کرد خیلی فاز داد خداییش! خلاصه این گذشت تا امتحان علوم من 17 شدم و سوما ( همون دختر فامیل دبیرمون )19 شده بود معلممون  بهم گفت تو خودتو با سوما مقایسه  میکنی تو 17 شدی اون 19 شده !!! خلاصه یه حرص اساسی  بهم داد منم تصمیم گرفتم ازش انتقام بگیرم عاقا کلاس پنجم که شدم خودکشی کردم از بس درس خوندم تا معدلم 19.89 شد ! کارناممو برداشتم رفتم تو دفتر جلوی همه گفتم بیا اینم کارنامه امسالم پس نتیجه میگیریم تو معلم خوبی نبودی وگرنه من دانش اموز خوبی بودم خلاصه اینقد حرف زدم که الان خجالت میکشم دیگه بگم بخدا !!! معلم بدبخت سکه یه پول کردم جلو مدیر و ناظما !! مدیرمونم همیشه طرفدار من بود یادش بخیر بهم میگفت عروسک ههههههه



[ پنج شنبه 93/4/19 ] [ 2:25 عصر ] [ نداکمالی ]